نویسنده: جلال محمدی
 
(949 -999 ش) از چهره‌های درخشان ادبیات کلاسیک آذری که به دو زبان آذری و فارسی شعر سروده است. نقش وی در ادبیات آذربایجان از آن شایان اهمیت است که بعد از نسیمی، از اولین شاعران بزرگ آذری است که شعر و اسلوب شعریش، بر شاعران و سخن سرایان معاصر خود مانند شاه اسماعیل صفوی و سرایندگان بعد از خود تأثیر شگرفی داشته است. در قصبه‌ی برگشاد، در ناحیه‌ی گوک چای که اکنون در خاک جمهوری آذربایجان قرار دارد، متولد شد. ابتدا در زادگاه خود به چوپانی پرداخت و در سه دوازده یا پانزده سالگی یکی از ملازمان سلطان یعقوب آق قویونلو شیفته‌ی تکلم شیرین و شاعرانه‌ی او شد و از این رهگذر به دستگاه سلطان راه یافت و تحت تربیت و حمایت وی قرار گرفت. پس از سقوط آق قویونلوها به خدمت شاه اسماعیل صفوی (907 -930 ق) پیوست و منصب ملک الشعرایی بدو بخشوده شد. علاوه بر این، بین او و شاه روابط صمیمانه‌ای برقرار بوده است. او پس از اشغال تبریز توسط قوای عثمانی و شاید پیش از آن به ترکیه مهاجرت کرد. از چند و چون زندگی وی در ترکیه اطلاعی در دست نیست، اما می‌توان گفت که مقام ادبی و شاعری او در ترکیه نیز شناخته شده بود و جمعی از اشعار او که در کتاب جامع النظائر که به سال 918 ق در ترکیه تألیف شده، آمده است. وی در خانقاه جعفرآباد استامبول به خاک سپرده شده است. از ویژگی بارز اشعار حبیبی، دارا بودن اصطلاحات و ترکیبات فراوان فارسی است و با نظری ژرف بر ظاهر و باطن اشعار وی، می‌توان گفت که به شدت تحت تأثیر عرفان شعر و شعر عرفانی فارسی قرار داشته است. حبیبی غزلهای فارسی سعدی و حافظ را دیده بود و به تکامل عرفانی دست یافته بود اما شعر آذری هنوز چهره‌ای درخشانتر از نسیمی را به یاد نداشت. لذا وی که زبان فارسی را نیک می‌دانست و بدان زبان شعر نیز می‌سرود، دریافت‌های خود از 2 شعر فارسی را به رنگ ذوق و اسلوب خود در می‌آورد و به صورت غزل عرفانی آذری ارائه می‌کرد. دیگر نکته‌ای که مؤید سخن ما می‌توان باشد عروضی بودن اشعار او به شیوه‌ی اشعار فارسی است، حال آنکه وزن شهر بومی آذری هجایی است نه عروضی.
کتابنامه:
فرهنگ سخنوران، 248/1؛ نگاهی به تاریخ ادبیات آذربایجان، 31/1؛ دیوان حبیبی، صفحات مختلف؛ سرایندگان شعر پارسی در قفقاز، 169.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.